سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ | یــــاهـو
اوقات شرعی

قاب عکس - ماوراء

قاب عکس (شنبه 86/11/20 ساعت 8:21 صبح)

قطار می ایستد چند سرباز پیاده می شوند. جمعیت با دسته های گل جلو می روند آنها را در آغوش می گیرند. حلقه های گل را به گردنشان می اندازند، روی دست بلندشان می کنند.موج جمعیت از قطار فاصله می گیرد. پیرزنی قاب عکس سربازی را به دست گرفته و به بسته شدن درهای قطار نگاه می کند. سربازی از روی دوش جمعیت پیرزن را می بیند. خود را پایین می اندازد و به طرف پیرزن می دود. دسته گل را از گردن خود درمی آورد. به دور قاب عکس می اندازد.
 پیرزن مبهوت نگاه می کند.

  • نویسنده: مصطفی فوائدی

  • نظرات دیگران ( )


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    ناهار 1 دلاری
    [عناوین آرشیوشده]
  •   فیلم‌های ماوراء

  •   يك تكه نان
      سوته دلان
      بوي پيراهن يوسف
      شبهاي روشن
       آرامش در ميان مردگان
      از کرخه تا راين
      رنگ خدا
      خدا نزديک است
      آژانس شيشه اي
      گاهي به آسمان نگاه کن
      هم نفس
      بوي کافور،عطر ياس
      يك بوسه كوچولو
      استعاذه
      وقتي همه خواب بودند
      خواب سفيد
      بيد مجنون
      بچه هاي آسمان
  •   فهرست موضوعی یادداشت ها
  • داستانک[325] . سخن بزرگان[22] . کاریکلماتور[9] . نیایش[7] .
  •   مطالب بایگانی شده
  • زمستان 1386
    پاییز 1386

  •  لینک دوستان من

  • سوته دلان
    هیچوقت
    علی‏وارم
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • امروز: 96 بازدید
    دیروز: 61 بازدید
    کل بازدیدها: 166021 بازدید
  •   درباره من
  • قاب عکس - ماوراء
    مصطفی فوائدی
  •   لوگوی وبلاگ من
  •      قاب عکس - ماوراء
  •   اشتراک در خبرنامه
  •